جدول جو
جدول جو

معنی نفایه گشتن - جستجوی لغت در جدول جو

نفایه گشتن
(عَ / عِ بُ دَ)
خوار شدن. پست شدن. بی ارج و اعتبار شدن:
نبودم نزد هر کس خوارمایه
چرا گشتم به نزد تو نفایه.
(ویس و رامین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ / عِ دَ)
هرزه گفتن. (یادداشت مؤلف) :
چون سرم از مستی وز خواب گران گشت
درکشم او را به جامۀ شب و افشار
فرخی آخر نفایه گفتی و دانی
این چه سخن بود پیش خواجه به یکبار.
فرخی (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
خلاص شدن نجات یافتن رستگار گشتن، به کام دل رسیدن، دست یافتن، استنباط کردن، غلبه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فایت گشتن
تصویر فایت گشتن
فایت شدن بنگرید به فایت شدن
فرهنگ لغت هوشیار